نقش یک خاطره

سال 78 بود، درست یادم نیست، شاید هم یکی دو سال این طرفتر. اون زمان هنوز سی دی مرسوم نبود و ما با همون کاست ها خوش بودیم. یادمه دوبار یه آهنگی رو گوش کردم و بعد هم کاست رو ازم بردند. امروز داشتم فایل مرحوم جهان رو گوش می کردم که رسیدم به همون. یادش به خیر.

این هم متنش (البته هرجاش رو خوب نفهمیدم از خودم نوشتم):


چرا اینجوری نگام می کنی شاید نمیدونی

که همونم اگه تو خونه خرابم نمی کردی

من همون ساده دل عاشق و بی نام و نشونم

پیش مردم اگه دیوونه خطابم نمی کردی

کاش میمردم زیر پات تا بدونی عاشق زارم

اگه ایجوری میشد نقش بر آبم نمی کردی

اگه چون برق بلا هستیمو درهم نمی ریختی

مثل برگهای خزون پا به رکابم نمی کردی

چرا اینجوری نگام می کنی شاید نمیدونی

که همونم اگه تو خونه خرابم نمی کردی

شبنم صبح شدم تا که دو پای تو بشویم

اما تو خاک سر رات حسابم نمی کردی

اگه این بارون اشکو زیر پاهات نمی ریختم

روی امواجه نگاهت یه حبابم نمی کردی

اگه چون برق بلا هستیمو درهم نمی ریختی

مثل برگهای خزون پا به رکابم نمی کردی


خدا رحمت کنه.جهان رو میگم.

نظرات 1 + ارسال نظر
مرضیه دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:22 ق.ظ

فعال شدی... تند تند پست میذاری....

انگیزه زیاد شده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد