یه فیلمی دیدم چند سال پیش که خیلی جالب بود و هیچ وقت یادم نمیره. چند نفر از زمان حال رفته بودند به قرون وسطی و بعد از یه سری اتفاقات توی زندان افتادند. نصفه های شب بود که یکی از اون سه نفر (دو تا مرد و یه زن اگه اشتباه نکنم) آروم بلند شد و بی سر و صدا اون دو تا رو بیدار کرد و خیلی آروم کلید در زندان رو که از زندانبان دزدیده بود بهشون نشون داد. در همین لحظه یه نفر از خواب بلند شد و گفت: می خواستید بدون ما فرار کنید. شما کلید رو پیدا کردید؟
زنه خیلی آروم بهش گفت: آره. ولی من نمی تونستم به کسی اعتماد کنم. خیلی آروم و بی صدا آماده رفتن باش. بعد نشون داد که همه زندانی ها که حدود ۵۰ نفری بودند بلند شدند و بی سر و صدا اومدند سمت در و همه دقت می کردند که صدایی ایجاد نشه.
زنه کلید رو با احتیاط کرد توی قفل و در نهایت ظرافت بدون هیچ صدایی قفل رو به آرومی باز کرد. کلید رو برداشت و مهمترین کار این بود که در قدیمی و فلزی بی سر و صدا باز بشه.
همه داشتند دقت میکردند و کار با نهایت دقت انجام شد و در باز شد. بعد دختر به آرومی به زندانی ها گفت: حالا می تونید برید بیرون.
در یک لحظه همه با هم داد کشیدند و با خوشحالی و هورا کشان از در زندان رفتند بیرون. زندانبان ها هم بیدار شدند و تقریبا همه رو گرفتند و یا کشتند.
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان این بار آیت اله اردبیلی را هدف حمله و توهین قرار داد.
در پی انتشار بیانیه این مرجع تقلید شیعیان، که بر حفظ وحدت در برابر دشمنان خارجی تاکید شده بود، شریعتمداری با قلمی تند و توهین آمیز در برابر این بیانیه وحدت بخش موضع گیری کرد.
شریعتمداری این اقدام را در حالی انجام می دهد که در روزهای گذشته به طور رسمی اعلام کرده بود وزارت اطلاعات در بعضی موارد از کیهان تغذیه می کند و همچنین توصیه هایی را برای این وزارت خانه داشت.
محبوس شدن قذافی و پسرانش در پادگان
وزیر سابق دادگستری لیبی دولت موقت تشکیل داد
برج ایفل به خاطر تهدید به بمب گذاری تخلیه شد
پرواز ایران ایر با دو بار خرابی و ۱۵ ساعت تاخیر. سقوط نکرد و امید عزرائیل ناامید شد.
ایران قصد دارد هواپیمای ۱۴۱ صادر کند. هنوز در مورد کشوری که قصد خرید هواپیمای ایرانی دارد اطلاعی در دست نیست
ارتش قصد دارد نسل جدیدی از جنگنده های مدرن تولید کند
آیت اله مصباح یزدی اظهار نظر کرد. کلا یه مقداری صحبت کرد.
آیت اله نوری همدانی گفت: ایران بدون اسلام هیچ ارزش و هویتی ندارد. اسلام به ایران هویت داد
شاد بودن و آرام بودن در کودکی احتمال طلاق در بزرگ سالی را افزایش می دهد
سردار رادان از چهارشنبه سوری اظهار ناخشنودی کرد و گفت هر کس را دستگیر کنیم تا آخر عید نگه می داریم. از سال ۷۲ همواره بر نگه داشتن دستگیر شدگان تا آخر عید توسط مسئولین تاکید شده است.
سایت فارس نیوز در مطلبی از چهارشنبه سوری ابراز انزجار کرد
وزیر علوم گفت به شدت با دانشجونماها و استاد نماها برخورد می شود. جریان فتنه باید در دانشگاه ها مهار شود.
عراق شاهد درگیری و خشونت. بیش از 5000 هزار نفر در خیابان ها.
حمله مسلحانه به بزرگترین پالایشگاه عراق
قذافی: مخالفان دولت لیبی عده ای معتاد و ولگرد و فریب خورده دشمنان هستند که تعدادشان کمتر از 100 نفر است
نجار: برخورد با ارازل و ولگردهای معتاد به صورت جدی دنبال می شود
بچه که بودم میرفتم خونه خالم اسباب بازی های پسر خالم رو برمی داشتم میدادم به مامانم می گفتم بزار تو کیفت رفتیم خونه بهم بده. مامان می گرفت ولی یواشکی من موقع برگشتن پس میداد. وقتی میرفتیم خونه من گریه می کردم میگفتم اسباب بازیم کو؟
ولی بعد کم کم یاد گرفتم. یه بار رفتیم خونه خالم. پسر خاله یه اسباب بازی خیلی خوشگل داشت. من هم یواشکی برداشتم. بعد از توی اتاق شوهر خالم یه روزنامه برداشتم پیچیدم دورش. بعد دادم به مامانم گفتم بابا گفت اینو بزار تو کیفت. بعد هم مثل یه بچه خوب یه گوشه نشستم. وقتی که رسیدیم خونه رفتم اسباب بازی رو برداشتم و بردم یه جا قایم کردم و تا مدتی باهاش بازی می کردم. یادش به خیر. بچه هم که بودیم رگه های بدجنسی در وجودم بود.
یک دیکتاتور دیگر نیز سقوط کرد دیکتاتورهای جهان بیشتر بترسند. لیبی امروز شاهد سقوط حکومت قذافی بود. البته پسر دیکتاتور لیبی در حالی که پدرش از این کشور فرار کرده همچنان در حال مقاومت است. ولی با سقوط پایتخت همه چیز به پایان رسیده است. در حال حاضر صدا و سیما در دست مردم است.
من نمی فهمم این آقای جنتی چه تاکیدی داره که فکر و نظر خودش را به عنوان قانون و حکم تثبیت کنه.
آقای جنتی. این که توی ذهنت چی می گذره اصلا اهمیتی نداره. چرا سعی می کنی با سر و صدا و شلوغی جلوی محاکمه موسوی رو بگیری؟ مگه کر بودی وقتی به ادعای خودت ده ها میلیون ایرانی فریاد می زدند و خواستار محاکمه و اعدام موسوی بودند؟ چرا سعی میکنی راه محاکمه موسوی رو سد کنی و تلاش میکنی اون در خونه زندانی بشه و با قطع اینترنت و تلفن و عبور و مرور، اجازه ندی کسی از نظراتش مطلع بشه؟
آقا اصلا مگه نمی گی موسوی آدم کشته و از آمریکا و اسرائیل پول گرفته و سند هم داری؟ توی همین نماز جمعه ادعا کردی سند داری که پول گرفته. این بزرگترین جرمه دیگه. نمونه بارز محارب. اجازه بده دادگاه علنی تشکیل بشه و بیا اونجا اسنادت رو ارائه بده. اسنادت هم که موجوده. جلوگیری از تشکیل دادگاه علنی چه مفهومی می تونه داشته باشه؟
قصد ندارم مساله الجزایر رو بسط بدم. ولی به طور خلاصه یه چیزهایی رو می نویسم.
الجزایر مستعمره فرانس بود و در سال 1962 پس از حدود 7 سال مبارزه توانست استقلال خود را بدست آورد. البته فرانسه برای حفظ قدرت خود در الجزایر از هیچ جنایتی دریغ نکرد، ولی سرانجام ژنرال دوگل تسلیم خواست مردم شد. اولین رئیس جمهور الجزایر فردی به نام بن بلا بود. بن بلا که اعتقاد داشت مردم برای رسیدن به آزادی و رفاه انقلاب کرده اند، تمام توان خود را بر روی رفاه مردم متمرکز کرد و کمتر به سیاست خارجی و کنترل امنیتی و نظامی توجه داشت. این سیاست بن بلا متاسفانه منجر به ایجاد فضای کافی برای قسمتی از نیروهای نظامی شد که در نهایت با یک کودتای نظامی، سیاسی دولت بن بلا سقوط کرد و خود بن بلا به خارج از کشور تبعید شد.
بعد از آن حادثه کودتاگران، راه تکرار بر خطر بستند1
یعنی آن سیاست رفاه مردم را، با تبر تکه تکه بشکستند.
دولت کودتایی معتقد بود که باید تمام انرژی خود را بر روی سیاست خارجی متمرکز نماید و همچنین در بحث امنیتی و نظامی فعالیت های زیادی انجام داد. این منش طی سالهای طولانی باعث شد که درآمد های مردم صرف کشورهای خارجی و سرویس های امنیتی و نظامی شود و به تبع آن فشارهای اقتصادی و سیاسی بر روی مردم این کشور روز به روز افزایش یافت. سرانجام انقلابی که با خون هزاران شهید به دست آمده بود به بیراهه کشیده شد و مردمی که از فقر و تحقیر و فضای بسته به تنگ آمده بودند دوباره اسیر خری دیگر با پالانی خوش رنگ تر شدند. دوباره مخالفان و منتقدین در شرایط فشار و زندان و اعدام قرار گرفتند و جنبش های خود جوش مردمی یک بار دیگر از زیر پوست شهر سر بر آورد. اعتراضاتی که از سوی سران الجزایر به اوباش و مجرمین تعبیر میشود ولی در عرصه بین المللی به عنوان عدم رضایت مردم از سیاست های کلان دولت تعبیر می گردد. آنچه مسلم است این است که این اعتراضات نتیجه مستقیم سیاست های دولت است و اگر تغییری در این سیاست ایجاد نشود تعداد معترضان هر روز نسبت به روز قبل افزایش خواهد یافت. هر چه عوامل ایجاد اعتراض تشدید شود، سطح اعتراضات نیز به تبع آن افزایش خواهد یافت تا در نهایت به سقوط دولت و یا انقلابی جدید منجر شود. در نهایت این مردم الجزایر هستند که هزینه های کمر شکن را تحمل میکنند، چه هزینه های استقرار حکومت، چه هزینه های انقلاب و چه هزینه های سرکوبشان توسط مسئولین منتخبشان را.
شاهکار اقتصادی احمدی: بلیط تک سفره مترو: 975 تومان.
پس از ماه ها تلاش و تقلا و تذکر و التماس و مذاکره، سرانجام همه مسیر ها به کمر مردم ایران ختم شد. در پی عدم اجرای قانون از سوی احمدی نژاد و بی نتیجه ماندن تلاش های شورای شهر، شهرداری تهران، مدیریت مترو، مجلس و بسیاری از شخصیت ها، سرانجام شورای شهر افزایش قیمت بلیط مترو به 975 تومان برای بلیط تک سفره را تصویب کرد. در این مصوبه که از ابتدای اردیبهشت ماه سال آینده لازم الاجراست، مقرر شد که بلیط مترو به قمیت 975 تومان برای بلیط تک سفره محاسبه شود. واضح است که این اتفاق چه تاثیری بر افزایش تمایل مردم به استفاده از تاکسی و خودرو شخصی خواهد داشت و علاوه بر تشدید بار ترافیکی و آلودگی هوا، اثرات انفجاری آن بر تورم نیز بدیهی است.
وزارت کشور هرگز مجوزی برای حمایت از مردم مصر و تونس صادر نکرد.
محسنی اژه ای گفت: آقایان موسوی و کروبی اگر تمایل به راهپیمایی در دفاع از مصر و تونس دارند می توانند در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنند و نیازی به صدور مجوز برای ۲۵ بهمن نیست.
خبر ها حاکی از بازداشت تعدادی از فعالان سیاسی است.
چندین سایت به نقل از کروبی مدعی شدند که وزارت کشور موظف است که مجوز صادر نماید و در صورتی که مجوزی صادر نشود، باز هم راهپیمایی برگزار خواهد شد.
خبرها حاکی از آماده باش برای 25 بهمن دارد.
اما من به دلایل زیر اعتقاد دارم که فضا چندان ملتهب نخواهد شد.
1- بسیاری از معترضین خسته و سرخورده شده اند و تمایلی به حضور مجدد ندارند
2- بسیاری از مردم معتقد هستند که هزینه های مربوط به کنترل اعتراضات از جیب آنها کسر می شود و بنابراین در این شرایط اقتصادی تمایلی به پرداخت هزینه ندارند.
3- حجم فشار های خبری و تبلیغاتی بر ضد معترضین بسیار زیاد است و بسیاری از افراد را محتاط تر کرده.
4- به هر حال بسیاری از افراد تحت تاثیر راهپیمایی بزرگ 22 بهمن قرار دارند و بدنه اعتراضات برای به صحنه کشیدن مردم راه دشواری خواهد داشت.
اما با همه اینها نمی توان با قطعیت گفت آرام، شلوغ و یا معمولی.
این لینک مربوط به سایت فارس نیوز، با عنوان "سند تازه از مزدوری بهالله و کدیور ..." است. من که دو سه بار خوندم و سندی در مورد بهاالله ندیدم. اگر کسی تونست بین تیتر و متن خبر ارتباطی پیدا کنه خواهش میکنم به من هم خبر بده.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8911230047
خدایی نکرده فکر نکنید من میگم سایت فارس نیوز دروغ و مزخرف می نویسه ها. نه. اصلا. فقط من یه خورده بصیرتم کمه. لطفا کمک کنید.
(توضیح: سوء تفاهم نشه. من اصلا از بهاییت خوشم نمیاد. به خاطر همین هم این مطلب فارس نیوز رو دو سه بار خوندم که بتونم در بحث های احتمالی ازش استفاده کنم. ولی چیزی دستگیرم نشد.)
دیروز در مراسم ۲۲ بهمن شاهد تزریق یک مسکن قوی به جامعه از سوی احمدی بودیم. در این مراسم احمدی برای چندمین بار ادعا کرد که تا پایان دوره ۴ ساله فعلی معضل مسکن و بیکاری رو ریشه کن خواهد کرد.
همه به یاد داریم که احمدی نژاد برای کاهش نرخ بیکاری دست به دامن کاغذ و قلم شد و تعریف بیکاری رو از کمتر از دو روز در هفته به کمتر از دو ساعت در هفته تغییر داد و اینطوری شد که یه مرتبه بیکاری در جامعه ما کاهش پیدا کرد. با توجه به این مساله من فکر می کنم برای ریشه کن کردن مشکل مسکن احتمالا از روش زیر استفاده خواهد کرد:
تعریف احمدی نژادی فرد بدون مسکن:
فرد بدون مسکن به کسی گفته می شود که در طول هفته کمتر از ۲ ساعت دارای سرپناه باشد!
فکر میکنم با این شیوه موثر طبق تعهد اعلام شده مشکل مسکن به کلی در ایران ریشه کن بشه.
پس از شکست پروژه حمله به پرچم ایران، این بار احمدی نژاد حمله به جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار داد. شاید کسانی که از ابتدای انقلاب تا به حال در ایران زندگی کرده اند همان طور که نام و نام خانوادگی خود را همواره در کنار هم خوانده و نوشته اند، دو کلمه جمهوری و اسلامی را نیز در کنار هم خوانده و نوشته اند و تقریبا محال است که کسی در این مورد مرتکب خطا و اشتباه شود. اما همانطور که در این عکس مشاهده می کنید، احمدی نژاد در خط اول نامه به جای جمهوری اسلامی ایران، از جمهوری ایران استفاده کرده. پیش از این نیز احمدی تلاشهایی را برای حمله به رنگ سبز پرچم ایران در دستور کار خود قرار داده بود.
دوران دبیرستان بودم و اون روزها زور بازو از جمله اقلام موثر در زندگی محسوب میشد که البته من بهره چندانی نبرده بودم. ولی حاضر نبودم این واقعیت رو قبول کنم. یادمه یه روز زنگ تفریح با یکی از همکلاسی ها به نام امین دعوام شد و بعد از یه کتک کاری حسابی مغلوب شدم. البته از قبل معلوم بود. چون امین قوی ترین پسر کلاس بود و کسی زورش بهش نمیرسید. خلاصه من هم بعد از نوش جان کردن کتک بهش گفتم: صبر کن امروز یه کتکی بخوری که کیف کنی. حالیت می کنم. و با عصبانیت رفتم سر کلاس ریاضی. اون موقع یه چند تا کش اسکناک توی جیبم بود. در یه لحظه که همه سرشون پایین بود یه کش به سمت معلم پرت کردم و مستقیم خورد پشت گوش معلم ریاضی. بلافاصله سرم رو پایین انداختم و اگر شما به معلم نگاه کردید من هم نگاه کردم. انگار نه انگار. معلم با عصبانیت از کلاس خارج شد و چند لحظه بعد ناظم مدرسه که خیلی هم خشن بود وارد کلاس شد. سریع جو رو متشنج کرد و بچه ها رو توی حیاط به صف کرد. به سرعت ۵ نفر از بچه های شلوغ کلاس از جمله امین رو جدا کرد و گفت زود بگید کار کی بوده؟ کسی حرف نمی زد و با یه نگاه به من که حسابی رنگم پریده بود و به قول دوستان تابلو بودم گفت تو هم بیا کنار این ۵ نفر. به ترتیب صدامون زد توی دفتر...
ادامه مطلب ...