بدجنس شدم

دو سال پیش در چنین روزی یه کاری بهم دادند و گفتند تا یه ماه دیگه تحویل بده. بعد از ۲ هفته که تحویل دادم گفتند لازم به عجله نبود. دقت برامون مهم تره. و در نهایت هیچکس بهم نگفت چرا از فونت ۱۰ استفاده کردی.

امروز هم بهم یه کار دیگه دادند. یه مقدار از کار دو سال پیش سنگین تره. بهم گفتند تا بعد از ظهر تحویل بده و الان که تحویل دادم میگه: چرا برای سر تیتر ها از وسط چین و بلد استفاده نکردی؟

نکته اینکه همین کار رو از یه هفته پیش یه خانم فوق لیسانس صنایع داره انجام میده و البته با همکاری یه فوق لیسانس مدیریت و دو تاشون امروز اومده بودند از من ایده بگیرند.

مهم نیست. بگذار این خانم رئیس هر چی می تونه به خیال خودش منو اذیت کنه. اون روزی که برم قیافه اش دیدنی میشه.

فقط دلم می خواهد کارهام رو تحویل بدم. بعد رئیسه به سرعت و دقت من عادت کرده. از نفر بعدی هم انتظار داره مثل من کار کنه. هر کسی باشه نمی تونه و بعد دعواش میشه و در گیری و ... خلاصه زهرش به خودش میریزه. دیدنی و شنیدنی بشه. همه میگند علی یکی از پروسه هات رو از کار بندازی به التماس می افته. میگم صبر کنید. ورق بر میگرده. روی تمام برنامه های دست نویس خودم کد رمز گذاشتم که می شه بهش تاریخ اعتبار داد. همین که از شرکت برم بعد از چند روز یه مرتبه تمام سیستم ها با کد اخطار  ۶۶۶ از کار می افتاده. بعد یا شرکت برای چند هفته قفل میشه و یا باید به من پول بدند و عذر خواهی کنند تا سیستم دوباره زنده بشه. احساس مکر قشنگی بهم دست داده که واقعا لذت بخشه. تازه در کمال شرارت برای وارد کردن رمز بازگشایی یه رمز زمانی گذاشتم. باید ۴ ثانیه صبر کنی. بعد روی یه جای خاص در ۵ ثانیه ۱۰ بار کلیک کنی. تازه یه صفحه میاد که پسورد می خواهد. به عقل جن هم نمیرسه چجوری میشه قفل رو باز کرد. آخی من هم گاهی چقدر بدجنس میشم

نظرات 7 + ارسال نظر
جوجه تیغی یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ب.ظ

بابابدجنس!باباخباثت!

مخلصیم

استاگرل سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:54 ب.ظ

حیف که من جای اون خانم ر‌‌ئیس نیستم!من که میگم عمرا ازت عذرخواهی کنه!حالا۲تاچیزبلدی فکرکردی چی؟یه نفروپیدا میکنه صدتای توبیارزه!آقای روباه مکار!

کاش میدونستم چرا ندیده و نشناخته اینقدر به خون من تشنه ای. ولی اولا گیر آوردن آدمی که ۱۰۰ تای من بیارزه کار راحتی نیست. دوما اگر هم گیر بیاره یک سال طول می کشه تا بتونه به کار مسلط بشه. سوما این رفتاری که با من داره با هر کسی داشته باشه نتیجه اش همین میشه و لا غیر.

استارگرل چهارشنبه 7 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:35 ب.ظ

شوخی کردم بابا!مابه خون هیچ بنی بشری تشنه نیستیم!چون دراکولانیستیم !گیاهخوار هستیم!

مایه مباهات است.

نیلو پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:32 ب.ظ

پس هر وقت خواست حالگیری کنه اول حال خودش گرفته میشه ولاغیر :دی

نمی دونم کی رفته بهش خبر داده که تصمیم گرفته خورد خورد نرم افزار ها رو بازنویسی کنه. اگر بتونه این کار رو انجام بده دیگه هیچ سلاحی دستم نیست. دعا کن نتونه.

استارگرل شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:53 ق.ظ

هی!دوباره سلام!این نظرآخروالآن دیدم!آخ کیف کردم!آخ کیف کردم!خیلی باحال بود!یه وقت فکرنکنی من رفتم به رئیستون گفتما!!!سرظهری چقدرشادشدم!!!!!

هر دم از این باغ بری میرسد. اگه این بلایی که داره سر من میاد باعث شادی دل جوانان این مرز و بوم میشه بگذار بیاد. چون به محض شروع هدفمندی یارانه ها دیگه عمرا سر سوزنی شادی و آسایش گیرتون بیاد.

masoud ! دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:17 ب.ظ

midunam midunam
post male 3 mahe pishe, ama man ye soal daram?!
akharesh chi shod ?!
baznevisi kard ?!

همین دیروز فهمیدم که خانم یه درجه ارتقا پیدا کرده و تا چند روز دیگه باز میشه رئیس مافوق من. این بار باید به طور کلی محل کارم رو عوض کنم. چون اصلا حوصله توهین ها و بی احترامی هاش رو ندارم. البته رئیس خوبیه ولی یه خورده فرهنگش پایینه. به هر حال برنامه ها رو تحویل دادم ولی هنوز از کار نیفتاده. هر وقت از کار بیفته یه فکری براش میکنم.

masoud ! سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:00 ب.ظ

natije mohem ni vali fekre jalebi karde budiaaaaaa

لطف داری مسعود جان. همیشه باید به فکر روز مبادا بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد