یک توضیح در مبحث کف و سوت

مدتهاست که بسیاری از به اصطلاح بزرگان و مثلا سیاستمداران عوام فریب و بعضا خود فریب، متوسل به سیاست کف و سوت شده اند و برای اثبات هر سخنی به کف و سوت استکبار جهانی استناد می کنند. این گرز تو خالی بهانه ای برای کوبیدن بر سر بسیاری از مخالفانشان شده و سبکی گرز استفاده دم به دم از آن را برایشان سهل الوصول نموده. اما در توضیح این مطلب بد نیست توجه داشته باشید به مبحثی از حوزه علمیه. در دروس حوزه دو مفهوم موید و دلیل مطرح است. موید می تواند در جهت تائید یک ادعا مطرح شود ولی برای اثبات آن نیاز به دلیل و برهان داریم. مثلا در باب خاتمیت اگر بگوییم :(از هر مسلمانی که پرسیده شود اعتقاد شما در مورد پیامبرتان چیست خواهد گفت که در اعتقاد اسلامی حضرت محمد آخرین فرستاده خداست)، این موید است ولی دلیل خاتمیت می تواند با رجوع به کلمه ختم در فرهنگ لغات عربی و مورد استفاده این کلمه در زمان صدر اسلام باشد.

به جاست که یادآوری کنیم بارها و بارها در سیاست و زندگی تک تک بزرگان تصمیماتی وجود داشته که کف و سوت مخالفانشان را در پی داشته و خود اینها کسانی بوده اند که همواره مواضع دشمن را رصد می کرده اند. پس این یک تضاد نیست. بلکه سیاست مخالفین می تواند باعث توجه بیشتر و دقت مضاعف باشد. نه برهان قاطع و روشن. از این قبیل تصمیمات در زندگی حضرت علی، امام صادق، شهید مطهری، امام خمینی و رهبر امروزمان به وفور یافت میشود.

در واقع اگر کارمان به جایی برسد که مواضع مخالفین را به عنوان دلیل درستی و غلطی رفتارمان در نظر بگیریم با هر تغییر در رفتار آنها ما نیز باید از مسیر و هدف خود دست بکشیم و خود را آنقدر تغییر دهیم تا دوباره در برابر آنها قرار بگیریم. تازه اگر شانس یارمان باشد و کار به جایی نرسد که گروهی از معاندان کف و سوت نثارمان کنند و گروه دیگرشان همچنان مخالف بمانند. در واقع کسانی که برای اثبات ادعاهایشان تنها به منطق کف و سوت بسنده می کنند عقل و شعور را به مسلخ برده اند و فرهنگ و سیاست و اهداف ایرانی و اسلامی را پایین تر از کف و سوت مشتی به قول خودشان معاند فرض کرده اند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد