وای خدای من

چهار مرد و یک زن کاتولیک در باری ، مشغول نوشیدن قهوه بودند.

یکی از مردها گفت : من پسری دارم که کشیش است. هرجا که میرود مردم او را "پدر" خطاب میکنند.
مرد دوم گفت : من هم پسری دارم که اسقف است و وقتی جایی میرود مردم به او میگویند " سرورم"

مرد سوم گفت " پسر من کاردینال است و وقتی وارد جایی میشود مردم میگویند او را "عالیجناب" صدا میکنند.
مرد چهارم گفت : پسر من پاپ است و وقتی جایی میرود او را "قدیس بزرگ" خطاب میکنند!

زن حاضر در جمع نگاهی به مردان کرد و گفت : من یک دختر دارم. 178 سانت قدش است ، بسیار خوش هیکل ، دور کمرش 61، دور باسنش 92 سانت ، با موهای بلوند و چشمهای روشن .
وقتی وارد جایی میشود همه میگویند : "وای ! خدای من

نظرات 4 + ارسال نظر
masoud ! دوشنبه 27 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:59 ب.ظ

axesho nadashti bezari ?!
vay khodaye man ! ! !

واقعا حیف شد که ندارم. احتمالا بازدید وبلاگ چند هزارتایی بالاتر میرفت.

استارگرل سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:00 ب.ظ http://stargirl1368.blogsky.com

سلام حالت چطوره؟؟دیدی من چقدر با معرفتم؟؟

خیلی ممنون. البته یه خورده بیشتر هم میشه.

استارگرل چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ

من نظر گذاشته بودما!!کو پس؟؟

زهرا چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:24 ق.ظ

واقعا وای خدای من...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد