من ایرانی هستم

من ایرانی هستم. اسطوره احساس. مالامال از غرور و سرشار از امید. 

من ایرانی هستم. کسی که پس از هزاران سال، هنوز سقوط خود را باور نکرده. کسی که هنوز دوست دارد با لباس های فاخر و استفاده از برترین ها، خود را در اوج احساس کند. همانند پدرانش که ثروت مند ترین مردم جهان بودند. کسی که نمی پذیرد پایان غرورش را. ایرانی هستم که برایش از فقر مردن، بهتر از خود را فقیر نشان دادن است. گلریزان در فرهنگم داشتم تا فقیر در کشورم نباشد. 

من ایرانی هستم. نماد بخشش و از خود گذشتگی. سر گرسنه به زمین میگذرام تا برای خواهرم مهریه ای آبرومندانه فراهم کنم، میوه نمی خورم و با پولش برای پدرم سفر زیارتی دست و پا میکنم. زن و فرزند خود را به خدا می سپارم و برای دفاع از کشورم جان خود را می بخشم. در جنگ کسی نمی تواند به زنان و دختران شهرم تجاوز کند، مگر اینکه آخرین مرد را هم کشته باشد.

من ایرانی هستم. در تک تک ذرات بدنم عشق به بهترین و اولین بودن شعله می کشد و برای این تلاش می کنم. 

من یاد گرفته بودم که مطیع و فرمانبردار خوبی باشم. پس تا روزی که کورش و کاوه و داریوش بر من فرمان میداد، گیتی در تصرف اراده من بود. 

امروز هم همان ایرانی هستم با همان روح. در ایران مرا به دزدی، دروغ و بیرحمی فرمان می دهند و اطاعت می کنم. در سازمان ناسا به تلاش و علم فرمان میدهند و بهترین های ناسا هستم. در شهر های آمریکا به انسان دوستی فرمانم میدهند و قابل اعتماد ترین و ثروت مند ترین اقشار شهر هستم. من ایرانی هستم به هر چه فرمانم بدهند در همان برترین هستم.

باز هم خبرهای دزدی های احمدی نژاد

حتما خبر رشوه دادن مرتضوی به نماینده های مجلس رو خوندید. البته از مجلسی که نماینده هاش در حمایت از انی نژاد، شعار مرگ بر خاتمی می دادند، انتظاری بیشتر از این هم نمیشد داشت. این ها همون هایی بودند که به دعوت انی نژاد رفتند رستوران پول گرفتند و به وزراش رای اعتماد دادند. اما نکته دردناک اینجاست:

اینجوری که بوش میاد ما تا روزی که زنده هستیم، باید هر چند وقت یه بار خبرهای مربوط به دزدی ها و جنایت ها و خیانت های دوران سیاه انی نژاد رو بشنویم.

واقعاً من یکی اسمش رو می شنوم کل وجودم پر از انرژی منفی میشه.

اس ام اس تبریک شب یلدا 1

امشب جایی نری میخوام بشمرمت

جوجو یلدات مبارک

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی 
روی گل شما به سرخی انار

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

 

شب یلدا شب بزم و سرور است / شبی طولانی و غمها بدور است 
شباهنگام تا وقت سحرگاه / بساط خنده و شادی چه جوراست 
یلدا مبارک

 

♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣♣

   ادامه مطلب ...

سفر به جزیره کیش

به محض رسیدن به جزیره، اولین چیزی که توجه شما را جلب می کند وجود خودروهای شیک و به روز است. اگر در مورد قیمت این خودروها بپرسید برایتان جالب خواهد. معمولا بیش از 50 میلیون اختلاف قیمت با تهران.

در این جزیره خبری از چراغ قرمز هم نیست. شما هیچ خودروی کثیفی را نخواهید دید و هیچ صدای بوقی نمی شنوید. البته هیچ ماشینی با سرعت غیرمجاز هم حرکت نمی کند. اشتباه نکنید. اینها به خاطر فرهنگ طلایی ساکنین نیست. بلکه قوانین سخت گیرانه بر این شهر حاکم است.

شاید بعد از مستقر شدن در هتل و لذت بردن از ساحل های زیبای جزیره، از گشت های جزیره هتل ها استفاده کنید و جذابیت های کیش از جمله کشتی یونانی و شهر حریره و دماغه کیش را از نزدیک ببینید. در گشت به سراغ درخت سبز 300 ساله هم خواهید رفت. درختی که صدها شاخه از زمین دارد. درخت سبز از گونه های نادری است که توان رشد در زمین ماسه ای و مرجانی جزیره را دارد. مشابه این درخت را در سایر قسمت های جزیره نیز می توانید ببینید. ویژگی این درخت این است که بعضی از شاخه هایش به سمت زمین می رود و تبدیل به ریشه می شود.

دیر یا زود وقت سر زدن به مراکز خرید است. در نگاه اول بسیار رویایی و زیباست.

ادامه مطلب ...

قیچی بلند بدبینی و منفعت طلبی

امروز یه قیچی بزرگ منفعت طلبی و بدبینی داره رشته های نجات مردم از تحریم و فقر و فساد رو پاره می کنه و تقریبا داره به آخرین رشته هم نزدیک میشه. این قیچی برنده دو لبه داره، دو لبه هم قدرت و هم نیت: حسین شریعتمداری از کیهان و نتانیاهو از اسرائیل. این دو که یکی در ایران و یکی در آمریکا بر طبل بدبینی و بی اعتمادی می کوبند، با تمام قدرت سعی می کنند جلوی حل مشکلات رو بگیرند و هرچه سریعتر راه آشتی رو تخریب کنند.

منافع اسرائیل که مشخصه. ولی منافع کیهان چی؟

فراموش نکنیم کیهان در تمام 8 ساله سیاه تاریخ ایران، چشمش هرگز جنایات اقتصادی رو ندید و در دفاع از مردمی که قربانی سیاست های کثیف دولت وقت می شدند هیچ کاری نکرد. 

و مکرو و مکر الله و الله خیر الماکرین.

طوفان زده


سلام به دوستان. البته اگه دیگه کسی به این وبلاگ سر بزنه. مدتی بود سرم شلوغ بود. یه غمی تو دلم نشسته که بدجور جا خوش کرده. زندگیم طوفان زده. خدا رو بارها به یاد آوردم مثل کسی که در دریا روی یه تیکه چوب مونده و هیچ راه نجاتی نداره. به آسمون که نگاه می کنم تا انرژی بگیرم، دود می بینم. بعد از مدتی یکی از دوستان گفت روحانی دیشب خیلی از نگفته ها رو گفت. رفتم سخنرانیش رو خوندم، دردم تازه شد. گفته قول می دم نرخ تورم رو به زیر 35% برسونم و نرخ رشد اقتصادی رو به صفر نزدیک کنم. گفته بود به عنوان میراث دار پردارآمد ترین و بدهکارترین دولت تاریخ حتی برای پرداخت حقوق کارمندان هم پول نداشتیم و از بانکها قرض گرفتیم. به هر حال همین که لکه ننگی به نام محمود خان از تیتر اخبار کنار رفت جای خوشحالیه.

این حرف طوفان و کشی که اومد یاد اون ماجرای سعدی افتادم که خواست شعر حماسی بگه و این شعر رو سرود:

خدا کشتی آنجا که خواهد برد               وگر ناخدا جامه بر تن درد

شب فردوسی به خوابش اومد و گفت اون شعری که گفتی حماسیش این جوری میشه:

برد کشتی آنجا که خواهد خدای             وگر جامه بر تن درد ناخدای

و اینجوری شد که دیگه سعدی سراغ شعر حماسی نرفت.

پاسخ به گفته های احمدی نژاد در آخرین برنامه زنده تلویزیونی

وقت نکردم همه صحبت های محمود خان رو گوش کنم. یه مقداری که شنیدم رو نوشتم. این بخشی از صحبت های کسی است که کشور رو با صدها میلیارد دلار ذخیره ارزی تحویل گرفت و درآمدی بیش از کل درآمد تاریخ نفتی کشور ایران رو بدست آورد و در پایان کشوری با تورم بیش از 50% و صندوق ذخیره ارزی خالی و صدها میلیارد بدهی با چاشنی فقر و تحریم و بی ثباتی را تحویل داد تا به فاضلاب تاریخ بپیوندد.


برای اولین بار صادرات غیر نفتی با وادرات برابر شد.

صادرات که زیاد نشده، این برابری حاصل تحریم هایی است که واردات رو قطع کرده و آثارش رو در داروخانه ها و زندگی بیماران میشه دید.


من به عنوان نمایده ملت باید جلوی مصوبات غیر قانونی مجلس را بگیرم.

قسمت اول رو باز هم ندید میگیریم.


صندوقی ایجاد کردیم که 52 میلیارد در آن موجودی است.

تو صندوق ذخیره ارزی رو نمی چاپیدی، صندوق جدید پیش کش. برو به جای بازی پول و قیمت ارز، بدهی دولت رو پرداخت کن ای بدهکارترین دولت تاریخ.


در دولت من موبایل از 2 میلیون به 2500 تومان رسید. این حاصل کار من است.

پس پیشرفت تکنولوژی چی میشه؟ لابد اینکه قیمت گوشی موتورولای آمریکایی هم در بازار کانادا طی 5 سال از 200 دلار به 20 دلار رسید هم حاصل تلاش تو بود و به قوانین اقتصادی و مفاهیم عرضه و تقاضا هم ربطی نداره.


سهمیه بندی سوخت یک ریسک و موفقیت برای دولت بود.

از حق نگذریم این کار بزرگی بود. ولی تا قبل از سال 84 اصلاً امکانات نرم افزاری و سخت افزاری این کار وجود نداشت. اگه تونستی این کار رو بکنی از صدقه سری اقدامات اقتصادی خاتمی و توسط تحصیل کرده های دوران خاتمی بود. یادت رفته که حتی صفحه کلید استاندارد فارسی رو هم مایکروسافت به خاتمی هدیه کرد؟


سادت زیستی و پاک زیستی مسئولین، محصول فرهنگی ماست.

حتماً حلقه فساد ریاست جمهوری و فاطمی هم این حرف رو تائید میکنند. زیرش هم مدیر عامل فراری بانک ملی و صادق محصولی و بقایی مشترکاً امضا می کنند.


من خطر انقراض نسل رو مطرح کردم.

تا اونجا که مردم یادشونه برای 120 میلیون نفر برنامه داشتی که اصلاً به انقراض نسل نداره.


انتقال آب از ارس به دریاچه ارومیه در این دولت انجام شد.

تو غلط کردی که با یه طرح احمقانه دریاچه ارومیه رو که سرمایه ملی مردم بود خشک کردی که حالا بخواهی با پول مردم آب بهش برسونی.


صهیونیست ها گفتند باید کاری کنیم که نام احمدی نژاد ننگ بشه.

اونها تنها کاری که باید بکنند صبره. صبر. تا تاریخ کارش رو انجام بده. ولی فعلا که دارند از غم رفتند تو دق میکنند. تنها کشور دنیا که از رفتن تو و اومدن روحانی عصبانی شده اسرائیله. دارند میمیرند از غم. چون تو همه خواست ها و آرزوهاشون رو یک جا عملی کردی. از نظر اسرائیل: دنیا دیگه مثل تو نداااااااااااااررررررره، نداره نمی تونه بیاااااااااااااره.

آخرین عیاشی محمود خان با پول ملت

سفر محمود خان به عراق در هفته گذشته، آخرین سفر سیاحتی و تفریحی او بود که به همراه دوستانش به پایان رسید.

محمود خان پیش از این نیز بارها هزینه خوش گذرانی دوستانش را از بودجه ملت تامین کرده بود که سفر 100 نفره او به نیویورک و سفر 100 نفره اش به روسیه از بارزترین آنها بود.

البته سفر آخر او به همراه دوستانش به عراق یک تفاوت عمده داشت: 100% تفریحی بود. در این سفر خبری از 99% نبود و تنها هدف سفر او و دوستانش به عراق تفریح بود. آن هم در سالگرد قطع نامه ای که در آن عراق شروع کننده و مجرم جنگ شناخته شده بود. و البته در زمانی که نه در داخل و نه در خارج ایران، کسی او را جدی نمی گیرد و خودش هم با چنگ و دنبال به دنبال راهی برای باقی ماندن در پاستور است.

محمود خان به جای اینکه به دنبال احقاق حقوق ملت ایران از عراق باشد، با پول مردم ایران هزینه خوش گذارنی خودش و دوستانش را در عراق تامین نمود.

تردیدی نیست که لکه ننگ حمایت از محمود خان بر پیشانی آنان که همچنان از او حمایت می کنند هک خواهد شد.

این مطالب از یک وبلاگ دزدیده شده است. چون باحال بود.

مامانم صبح اومده میگه پاشو یه گله مهمون داره میاد. میگم کیا هستن؟ میگه عمه هات!



با مامانم دارم اسم فامیل بازی میکنم با حرف ( گ ) قسمت شغل که رسید با اعتماد به نفس کامل میگه : گودال حفر کن !
من:



از پسرعموی ۱۲ ساله م می پرسم در آینده میخوای چیکاره شی ؟
خیلی جدی زل میزنه تو چشام میگه : لات !



مامان من وقتی میخواد سوال بپرسه معمولا تمام سوالاتش رو میشه با پ نه پ جواب داد ! یه روز هی سوال پرسید منم کم نیاوردم همه رو با پ نه پ جواب دادم ! آخرش عصبی شده برگشته بهم میگه : پ نه پ باباته!



داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا ؟؟!
گفتم بیرون !
برگشته میگه: خوب جای دیگه نریا !



پسر خالم کلاس دوم تو امتحانشون یه سوال داشتن که گفته بود : آیا میدانید رود هیرمند به کدام دریا میریزد ؟
اینم نوشته بود : بله میدانم !



دختر خالم ۸ سالشه، مدرسش کوچه پشتی خونشونه، یه روز داشته میرفته خونه
تو راه یه پسربچه بهش میگه بی شعور !
بر میگرده بهش میگه: به تو چه !




زنگ زدم پشتیبانی میگم: چرا سرعت اینترنتم کم شده؟
میگه: چون کندی سرعت دارین!
گفتم خدا خیرت بده خیالم راحت شد، پس دلیلش اینه! البته خودمم شک کرده بودم!



کمپوت باز کردیم بخوریم ، به مامانم میگم : مامان فکر کنم مزش عوض شده …میگه : آره
میگم : بریزمش دور ؟
میگه : نه بزار تو یخچال بابات میاد میخوره!!!



چند سال پیش، دختر یکی از اقواممون با یه پسره دوست شد که اسمش آیدین بود. کلی عاشقش شده بود و دیوونه اش بود ، اینقد که با تیغ رو دستش نوشت “آیدین”. بعد چند وقت فهمید اسمشو دروغ گفته بهش



چند شب پیش یکی از فامیلامون اومده بودن خونمون یه دختر سه ساله بامزه داشتن.
دختره همش زل زده بود به من ول نمیکرد منم اومدم بخندونمش خودمو شکل موش کردم…یهو گفت وااا چرا خل و چل بازی در میاری؟؟؟ از اولشم گفتم مثل دیوونه ها هستیا




آقا گرگه بعد کلی وب گردی، آی دی شنگول و منگول رو پیدا میکنه، بعد باهاشون قرار میزاره، بعدش میره سر قرار میبینه چوپان دروغگو اومده!!!





یه مرده با عجله پیش دکتر میره و میگه: سلام دکتر! زود بیا، آپاندیس
زنم درد گرفته. دکتر میگه: من که یکه هفته پیش آپاندیس زنتون رو عمل
کردم، مگر میشه یه زن دو تا آپاندیس داشته باشه؟ یارو میگه: نه، ولی یک
مرد که میتونه دو تا زن داشته باشه



دوس دارم یه روز انقد پولدار بشم که وقتی رانی میخورم؛
اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر میکنه، واسم مهم نباشه



الا یا ایهاالساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد تالار و شام و عاقد و عکاس و آرایشگر و فیلم و لباس و تاج و کفش و کیف و ساک و سکه و شمش و پلاک و شمعدان و ساعت و زنجیر و سرویس طلا آنهم از آن سرویس خوشگلها و از این جور مشکلها



بردار زاده ام کلاس اوله! تکلیفش این بود که از ۱تا۱۰رو بنویسه،
یه عدد مینویسه دراز میکشه دوباره یه عدد مینویسه،کارتون میبینه؛ بهش میگم اینجوری تا صبح تموم نمیشه! میگه عمو خسته میشم! میفهمی؟ خستـه!

پایان 8 ساله ویرانی و تابش دوباره آفتاب امید بر سرزمین پارس گرامی باد

امروز ما مردم ایران میراث دار تورمی سیاه و میلیاردها میلیارد بدهی دولتی هستیم که اگر بی کفایت ترین دولت تاریخ ایران نباشد، بی تردید یکی از بی لیاقت ترین های تاریخ است. دولتی که فقر و فلاکت و تورم و قهر و حرام خوری را برای ایران زمین به ارمغان آورد.

شاید امروز که این تجربه تلخ به پایان رسید، برای اینکه بتوانیم ویرانی های اقتصادی به بار آمده در این 8 سال را بازسازی کنیم و یک بار دیگر به اوج و شکوفایی سال 84 باز گردیم، بیش از 5 سال زمان نیاز نباشد. ولی ضربه ای که بر روح جامعه وارد شد بسیار هولناک تر و خطر ناک تر است. ملتی که در این 8 سال، دروغ و دزدی و چاپلوسی و حرام خوری را آموخت و به کار بست، شاید برای اینکه دوباره به شرایط قبلی خود (و نه حتی به شرایط مطلوب) بازگردد، به 30 سال و حتی شاید به بلندای یک نسل، محتاج فرصت است.

تراژدی سیاه به پایان رسید، ولی آثار آن باقی است و یاد آور جمله معروفی است که می گوید:

بر سنگ قبرمان تاریخ ننویسید تا آیندگان ندانند بی عرضگان این برهه از تاریخ ما بودیم.


به امید بازگشت ایران به اقتدار اقتصادی و اخلاقی 8 سال قبل که گویا 80 سال از آن دور شده ایم.


پی نوشت: کابوس سیاه احمدی نژاد به پایان رسید. ولی حقیقت این است که حقایق بسیاری سر به مهر باقی ماند که ما از آن بی خبریم.

شیرین کام باشید

بعد از مدتهای مدید خنده به لبمون اومد. اون هم نه یه روز، بلکه دو روز در یک هفته.

جا داره از همه مردم عزیز که به خوبی مشت محکمی بر دهن دشمنان مردم زدند و پوزه بعضی ها رو به خاک مالیدند تشکر کنم و همینطور از فوتبالیست های عزیز که بعد از پایان 8 سال از سیاه ترین سال های تاریخ ایران زمین، همراه با جشن تاریخی ملت، شیرینی حضور پر اقتدار در جام جهانی رو به ملت ایران هدیه دادند تشکر ویژه کنم.

انتخابات 92

تو این دوره فقط 2 نفر هستند که برنامه ای برای اداره کشور دارند که قابلیت اجرایی داشته باشه. قالیباف و رضایی. البته به نظرم رضایی قدرت بیشتری هم داره. بعضی ها هم که از مرحله پرتند. حداد که خودش رفت کنار و غرضی که اصلا تیمی نداره.

سیاست جلیلی هم که البته مشخصه. قدم به قدم جا پای احمدی نژاد، به همون قدرت و دقت.

درباره ولایتی یه نکته دیدم که خیلی جالب بود.

توی برنامه تلویزینی سئوال یکی از مردم رو پخش کرد که پرسیده بود در مورد سود وام بانکها و تورم چیکار می کنید. ولایتی گفت من از بانک هایی که سود کمتری میگیرند حمایت میکنم. این حرف یعنی طرف از بیخ و بن تعطیله. چون سود بانکها تحت نظر بانک مرکزی و وزارت اقتصاده که هر دو تحت نظر رئیس جمهور هستند و بنابراین ولایتی از وظایف و اختیارات بانکها و مقام رئیس جمهور چیز خاصی نمیدونه. تصمیم هم داره تورم رو کنترل کنه. باید بهش گفت خیلی باحالی.

در مورد روحانی نمی دونم چرا با اینکه بزرگان معتمد مردم ایران دارند ازش حمایت می کنند، من اینقدر از این آدم بدم میاد. حتی وقتی احمد خاتمی بهش گفت عقده ای هم باز تاثیری نداشت و همچنان ازش بدم میاد.

عاقبت حرکت زشت و غیر اخلاقیه تقلب

این هم دنیای ماست. خدایی اینکه توی یه امتحان تستی خیلی مهم کنار دست یه درس خون حسابی بشینی هرچی فکر کنی حال میده.

ولی اگه آخرش که داری برگه رو میدی و وقت امتحان هم تموم شده بفهمی طرف سئوال یک رو بلد نبوده و از سئوال 2 شروع کرده بوده به جواب دادن و تو گزینه ها رو از همون 1 کپ زدی هر چی فکر کنی حال گیریه.

چند روزیه که تصمیم گرفتم باز دست به قلم بشم، قلمم انگار خشکیده. هر چی استارت می زنم روشن نمی شه.