روغن جامد بهتر است یا مایع

می دونید فقط در ایران و افغانستان روغن جامد تولید میشه، نه در هیچ جای دیگه دنیا؟

می دونید روغن جامد می تونه باعث گرفتی عروق و سکته بشه و کلی مضرات دیگه داره؟

می دونید روغن مایع معمولی و غیر سرخ کردنی درجه حرارت بالا رو تحمل نمی کنه و در معرض حرارت به مواد سرطان زا تبدیل می شه؟

می دونید برای سرخ کردن حتما باید از روغن مخصوص سرخ کردن استفاده کنید؟

می دونید روغن مایع باید در دمای پایین و به دور از تابش نور نگهداری بشه؟

اگر می خواهید بیشتر در مورد روغن بدونید روی اینجا کلیک کنید.

به مناسبت عید فطر شنبه تعطیله

هیئت دولت شنبه رو هم تعطیل کرد. تازه تو خوزستان یکشنبه هم تعطیل شد. یکی نیست بگه بابا دولت کریمه اینقدر با سرعت عمل تصمیم به موقع نگیر. حالا چه عجله ای بود. می گذاشتی جمعه ساعت ۱۱ شب تصمیم می گرفتی که شنبه رو تعطیل کنی.

نـرسـیدیم به اندیشــه دیرینـه باغ                                 

  کال ماندیم و به پاییز رسیدیم و گذشت

عجب ... پیدا میشند تو این مملکت

سلحشور رو که می شناسید؟ همون کسی که سریال یوسف پیامبر رو دزدید و طوری که حتی طرفدارهاش هم نتونستند سکوت کنند و این رو خبر توی صدا و سیما هم پخش کردند. نوری زاد رو هم که می شناسید. مردی که آنقدر سوابق انقلابی داره که اگر اعدام هم بشه جنازه اش به صد تای سلحشور شرف داره.

یادمه چند سال پیش عید یه برنامه بود به نام مرد هزار چهره. پژمان بازغی داشت به عنوان پلیس از مهران مدیری بازجویی می کرد. یه جایی مدیری ازش پرسید کی منو لو داده؟ مادرم بوده؟

بازغی گفت: نه اون بنده خدا چیزی نگفت.

دوباره مدیری گفت: بابام بوده؟

باز هم پلیس گفت: نه بابات هم چیزی به ما نگفت. خودمون گشتیم و تونستیم پیدات کنیم.

بعد مدیری در حالیکه کاملا طلبکار بود گفت: این که نمیشه. بالاخره یکی باید منو لو داده باشه.

بعد هم با نگاه عاقل اندر سفیه آقا پلیسه آروم شد و نشست سرجاش.

این مقدمه رو گفتم برای این مطلب.

چندی قبل نوری زاد در زندان یه نامه نوشته بود. توی قسمتی از نامه ذات بخش بندی خودی و غیر خودی رو نادرست عنوان کرده بود و گفته بود این بخش بندی باعث اختلاف در جامعه میشه. اونوقت یه سارق فرهنگی براش جوابیه نوشته و به طور خلاصه گفته: 

آقای نوری‌زاد اگر اینان که شما می‌فرمایید نباید غیرخودی خوانده شوند پس حتماً غیرخودی ها، مؤمنین و رزمندگان و خانواده های شهدا و محجبه‌ها و نمازخوان‌ها و علما و عرفا، دانشمندان و مخترعین، قاریان و حافظان غیرخودی هستند!!! آیا جز این است؟!

بعد هم منطقش رو ادامه داده که بالاخره باید یه غیر خودی داشته باشیم دیگه. این گل آقا که نقش مدیری رو به بهترین نحو اجرا کرد. بشینیم ببینیم کی پیدا میشه که نقش آقا پلیسه رو بازی کنه.

این هم لینک خبر توی سایت تابناک

خاطره ای از ماه رمضون بچه گی

یادش به خیر. بچه که بودم بابا می بردم مراسم احیا تو مسجد. من هم خوابم میومد. دعای جوشن کبیر که می خوندند من می خوابیدم. یه دفعه با صدای بلند الغوث الغوث از خواب بیدار می شدم و با صدای بلند می گفتم: الغوث الغوث. خلق خدا دلخوشیشون این شده بود که به الغوث برسند و بیدار شدن و خوندن من رو نگاه کنند...

یادمه یه مسجد کوچیک داشتیم. یه چند شبی برقش قطع شده بود و رفته بودند چراغ علاء الدین گازی آورده بودند. یادم نیست پیشنهاد من بود یا دوستم. ولی یادمه رفتیم دو تا شیشه گلاب و یه جوهر سیاه گرفتیم. جوهر رو ریختیم توی گلاب. بعد شب که همون چراغ گازی رو هم خاموش کرده بودند و مردم دعا می کردند راه افتادیم توی مسجد و توی دست همه گلاب ریختیم. مردم هم گلاب رو روی سر و صورت و لباسشون مالیدند و ما هم برای خودمون بهشون می خندیدیم. بعد هم بی سر و صدا رفتیم خونه. یادمه بدجوری اهل مسجد افتاده بودند دنبال اینکه بفهمند این کار رو کی کرده و ما هم خدا خدا می کردیم که لو نریم.

جدول مربوط به برنج های سمی موجود در بازار

سرب، آرسنیک و کادیوم از جمله مواد سمی و سرطان زاست که به ویژه برای کودکان و افراد سالمند به شدت مضر است. با توجه به اینکه دولت به دلایل نامعلوم نتایج تحقیقات مربوط به 13 نوع برنج سمی و خطرناک را قبول ندارد و مراکز علمی نیز تحت فشار دولت در این مورد سکوت کرده اند، نتایج تحقیقات برای یادآوری مجدد منتشر میشود. این نتایج را جدی بگیرید و تحت هیچ شرایطی از اقلام زیر به خصوص برای فرزندان کوچک خود استفاده نکنید.


یک آیه به مناسبت شب قدر

یه آیه توی قرآن دیدم که هم عربی آیه یادم رفت و هم شماره آیه و هم سوره. کلا یادم رفت. فقط معنیش این بود:

ما روزی را از آسمان برای شما می فرستیم. این شما هستید که با اعمالتان آن را حلال یا حرام می کنید. پس به خدا افترا نبندید.


خیلی جالب بود. یعنی من بر حسب تلاش و ظرفیت و سایر فاکتورها یه روزی مشخص و معین دارم که به دستم میرسه. حالا می تونم عین آدم بدست بیارم یا با  کلک و دروغ و دزدی و ... . به هر حال مثلا من قراره ۱۰۰ میلیون تومن بدست بیارم. چون تلاش کافی کردم و ظرفیتش رو هم دارم. پول به من میرسه. ولی چطوریش رو خودم معلوم می کنم. اگر همه به این مساله اعتقاد داشته باشند ریشه خیلی از دزدی ها و دروغ ها کنده میشه.

حکایت جالب قانون زن صیغه ای در مجلس

فاطمه رهبر نماینده مردم تهران که در حین بررسی ماده 22 لایحه حمایت از خانواده به عنوان مخالف صحبت می کرد، گفت: "ثبت نکاح موقت در صورت باردار شدن زوجه الزامی است" اشکال دارد و این عمل باید قبل از باردار شدن زوجه اتفاق بیفتد.

فاطمه خانم آزمایش DNA و طی مراحل اثبات نسب جنین را در کشور و با توجه به عرف غیر قابل انجام و طولانی دانست و در این باره خواستار مراعا ماندن ماده 22 لایحه حمایت خانواده شد.

سید شهاب الدین صدر نایب رییس دوم مجلس دقایقی پس از درخواست فاطمه خانم عنوان کرد که آزمایش DNA در کشور قابل انجام است و من در تماسی که دقایقی پیش داشتم، مجددا در این باره مطمئن شدم.

در این جا علی لاریجانی که ریاست جلسه علنی را بر عهده داشت، خطاب به رهبر گفت: با توضیحات صدر مشکل شما هم حل شد.

پاسخ رییس مجلس به فاطمه رهبر خنده دسته جمعی نمایندگان مجلس را منجر شد و در نهایت فاطمه رهبر که عکس العمل نمایندگان را در مقابل پاسخ لاریجانی به خود توهین می دانست، با حضور در کنار لاریجانی، در هیات رییسه به بحث لفظی با وی پرداخت.

این چند روزه اینقدر سرم شلوغه که اصلا نمی رسم به دل درست یه سری به وبلاگ خودم و دوستان بزنم. نمی دونم چرا کار تموم نمیشه. انگار نمیشه هیچ راهی پیدا کرد که سیستم خودش کار بکنه و من استراحت.

خواب های من ۴

این مربوط میشه به زمانی که اصلا آرامش فکری نداشتم. چند سال پیش. بیشتر یه تصویر مشوش بود تا یه خواب. ولی نوشتم.

وسط یه ساختمون بودم. آروم  و بی صدا. نگاهم به سمت راست بود.یه آدم خسته و معلول ایستاده بود کنار دو تا اتاقک فلزی. اتاقک هایی شبیه هیبت انسان. در یکی باز شد و رفت توی اون و در بسته شد. بعد هر دو اتاقک مثل دستگاه روشن شد . کمی بعد در اتاقک کناری باز شد و انگار همون قبلی از توش در اومد. ولی خیلی سالم تر و سر حال تر. بی معطلی به سمت در اتاقک اول رفت و خودش رو بیرون کشید. شبیه معلول خودش رو با چاقو کشت و داخل یه کیسه زباله انداخت. زمین رو نگاه کردم و دیدم همه جا پر از شیشه های خورد شده است. به جز زیر پای من که شیشه یکدست و صیقل بود. قدم برداشتم و دیدم زیر پای من خورده شیشه ها تبدیل به شیشه های صاف و صیقل میشد. به سمت روبرو رفتم. به جای دیوار پر بود از درهای آلومینیومی. از ارتفاع بلند به ارتفاع کم. بالای هر دری باز بود و میشد اون سمت رو دید. به بلندترین در رسیدم. خواستم باز کنم ولی نشد. و بعد در کناری. باز نمی شد. یکی یکی درها رو امتحان می کردم و همه قفل بود. به تدریج به درهای کوتاه تر میرسیدم...

ادامه مطلب ...

دانلود آهنگ سریال جراحت

ترانه سرا: عبدالجبار کاکایی


همانهایی که اهل راز گردند
اگر با خویشتن دمساز گردند
جراحت در جگر دارم و افسوس
کجا یاران رفته بازگردند
اسیر روزگار گرم و سردیم
مگر با گردش دوران بگردیم …


لینک دانلود

مراقب باشید اطلاعات بانکی شما رو ندزدند.

جدیدا یه سری کلاه بردار با ایجاد صفحات کلاه برداری اقدام به سرقت اطلاعات مردم می کنند. به عنوان مثال توی نظرات وبلاگ من یکی از این کلاه بردارها اومده بود و نوشته بود که می تونید با مبلغ ۱۶۹۰ تومان شارژ ۲۰۰۰ تومانی دریافت کنید. به صفحه که وارد شدم دیدم با سورس کدهای نرم افزار جوملا (یعنی خودش عرضه نوشتن کد رو هم نداشته) یه فرم برای کلاشی و دزدی درست کرده و سعی می کنه اطلاعات مردم رو بدزده.

از ما گفتن حواستون رو جمع کنید و سرتون کلاه نره.

چون بد آید هر چه آید بد شود

یک بلا ده می شود ده صد شود.

خدا نکنه آدم بیفته روی رینگ بد بیاری. دیگه مگه میشه جمعش کرد. همین طور پشت سر هم. ساعتت خراب بشه. جابجا بلند بشی و فکر کنی چون ساعت خراب بود زنگ نزده. برسی سر کار ببینی یه ساعت زود رفتی. یه ساعت رو چرت بزنی رئیس بزرگ بازدید امسالش رو امروز صبح انجام میده. کارهای مربوط به سال قبل که نیم ساعت پیش پاک کردی لازم بشه، بازم بگم؟

یکی از همکارها جلسه داره و تنها کسی که می تونه کارش رو انجام بده تو باشی. مشغول انجام بشی یه کار فوری از آسمون بیاد صاف و مستقیم بخوره وسط میزه تو. بازم بگم. ولش کن